آخرین مطالب
امکانات وب
آشکارسازی ... آری یا نه...؟
اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست
چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است
یادمه سالهای اول بهت گفتم کاشکی آشکارسازی اتفاق نمی
افتاد و تو با تعجب نگاهم کردی و پرسیدی دلت میاد اینو یگی ؟
آخه چرا؟! و من بهت گفتم آخه قشنگی عشق به اینه که توی
دل آدما مث یه راز باقی بمونه. وقتی آشکار میشه انگار دچار
روزمرگی میشه و قداستش رو از دست میده ولی تو نظرت چیز
دیگه ای بود. کاملا مخالف نظر من...میگفتی اگه آشکار سازی
اتفاق نمی افتاد این لحظات شیرین با هم بودن رو نداشتیم....
الان دوازده سال گذشته.... تو اون عشق مقدس رو لگدمال
کردی ... ولی امروز در این لحظه فکر میکنم آشکار سازی رو
مث بقیه ی مفاهیم زندگی نه باید سیاه ببینم نه سپید... اگه
اتفاق نمی افتاد شاید قداست اون احساس دوطرفه لجن مال
نمی شد ولی به جاش اون لحظات بی نظیر با هم بودن؛ رفاقت
عمیق، تبادل اون همه حس و اون همه خاطره فراموش نشدنی
هم اتفاق نمی افتاد...
آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟
عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ
پی نوشت : دیروز این مطلبو خیلی هول هولی نوشتم. بعدش فکر کردم بعضی کلمات
رو باید عوض کنم و یه چیزایی رو اضافه کنم . نوشته بودم "تو اون عشق مقدس رو بی
ارزش کردی" در صورتیکه این عشق نیست که ارزششو از آدما میگیره و برعکس آدما
هستن که با عشق ارزشمند میشن بنابراین اون کلمه رو اصلاح کردم.
به تو از تو می نویسم...
برچسب : آشکارسازی, نویسنده : bfafarit851 بازدید : 1257